تو این فکر بودم که با هر بهونه
یه بار آسمونُ بیارم تو خونه
حواسم نبود که به تو فکر کردن
خود آسمونه خود آسمونه
تو دنیای سردم به تو فکر کردم
که عطرت بیاد و بپیچه تو باغچه
بیای و بخندی تا باز خنده هاتُ
مثل شمعدونی بذارم رو تاقچه
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حالی داره
تو و خاک تو گلدون با هم قوم و خویشین
من و باد و بارون رفیق صمیمی
از این برکه باید یه دریا بسازیم
یه دریا به عمق یه عشق قدیمی
دوست داشتم با تمام وجودم
عزیزم هنوزم تورو دوست دارم
الهی همیشه کنار تو باشم
الهی همیشه بمونی کنارم
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حالی داره
Lene Marlin – Faces
Pour me some wine, join me tonight
Surround me with your happy faces
Share some fun stories, stay up all night
Surround me with your friendly faces
Then look at me, when I’m not aware
Then you’ll see, I cannot do without you
I’ll be right there, if you ask me to
If you’re feeling sad, I’ll stay with you
And if you’re scared, I’ll hold your hand
Like I know you’d do for me too, like I know
You’d do for me too
—————————
Pour me some wine, join me tonight
Life is so good when I’m with you
I needed the laughs, I needed you tonight
—————————
So look at me, when I’m not aware
Then you’ll see, I cannot do without you
I’ll be right there, if you ask me to
If you’re feeling sad, I’ll stay with you
And if you’re scared, I’ll hold your hand
Like I know you’d do for me too.
I’ll be right there, if you ask me to
If you’re feeling sad, I’ll stay with you
And if you’re scared, I’ll hold your hand
Like I know you’d do for me too.
Lene Marlin – Faces
♥
دخالت بد است…
همین!
پ.ن1: همچنین قضاوت یکطرفه!
پ.ن2: چیزایی که این یه هفته شنیدم، تا حالا نشنیده بودم! (امام راحل) ولی واقعا عجیب بودن!!
پ.ن3: بابام بازنشست شده :پی
پایان 91 یا شروع 92؟
91 هم تموم شد… یعنی میشه! فردا ظهر آخرشه دیگه. منتظرش هستید یا نه نمیدونم… چیزی که میدونم اینه که یک سال دیگه هم رفت… یک سال نزدیکتر شدیم به تهش! یک سال پر از اتفاقای مختلف… یک سال پر از شادی، غم، نشاط، خستگی، خنده، گریه، دوستی، دشمنی و و و کلی اتفاق متضاد دیگه!
91 سال عجیبی بود… شادی زیاد بود، غم زیادتر… بزرگتر شدم… بهتر دیدم… تجربههای جدید داشتم…
سالی که توش بهترین دوستم از پیشم رفت…
سالی که تابستونش با همهی خوش گذشتناش خوب تموم نشد…
سالی که 6 ماه آخرش متفاوت بود، جدید بود و زیبا…
سالی که آرمین به خونهمون اضافه شد…
سالی که خسته بودم از خیلیها…
خیلی خیلی اتفاقای دیگه هم افتاد… حال فک کردن و به یاد آوردن ندارم… مهمهاش همونا بودن فک کنم…
بشینید به اتفاقاش فک کنید… 12 ساعت موندهها! بعدش بنگ… و 92 میآد… سفیدِ سفید… وو از نو مینویسیدش…
91 رو ورق بزنید… جاهای مهمش رو خط بکشید… جاهای مهمش دیگه تکرار نمیشن!!
91 خط خطی، خدافظ!
92 سفید خط دار، سلام!
پ.ن: داشتم نوشتههای قدیمی رو میخوندم… رسیدم به این جمله:
«بالا میگه نمیشه! پایین میگه میشه! کودک درون هم سکوت کرده! اصن یه وضی!»
بالا راس میگفت…!!!
پ.ن2: اینُ یادم رفت:
سالی که سیگار کشیدم!! :دی
پ.ن3: 92تون زیبا… شاد… مهربون…
یه حس خوب…
جدیده…
قشنگه…
و عجیبه…!
کاریه که شده!
خعله خب! بازم امتحانای ترم اومدن و مثل همیشه سعی دارن زندگی رو تلخ کنن… امید است با هوش و درایت و این حرفا همهشون رو دایورت کنید به اطراف تا به شما نخورده و صرفا اصابت کنن به کارنامهتون… و در پایان به خود بگید «کاریه که شده» و بعد هم ادامهی زندگی!
دانشگاه تلخ شده… یامه ترمای پیش شور و شوقی که برای دانشگاه اومدن داشتمُ… خوش میگذشت… همه با هم بودیم!
بچهها فرق کردن… تو این فرق کردنشون :-j
اینکه خوشحالی همدیگه رو نمیتونن ببینن!
اینکه منتظرن یکی زمین بخوره و از ته دل یه آخیش بگن :دی
اینکه هیچکس به این فک نمیکنه که شاید مشکل خودشه نه بقیه!!
چی تو این تابستون فرق کرد سوالیه که هنوز نتونستم به جوابش برسم… اما همه از هم پاشیدیم!
و کاریه که شده!!
پ.ن: ترکیب دایورتیسم و کاریه که شده به شدت خطرناکه، در حفظ و نگهداری آن کوشا باشید!
پ.ن2: منظورم اینه که مراقب استفاده کردنش باشید… ولی جمله اونجوری قشنگتر به نظرم اومد :دی
پ.ن3: شاید مشکل منم نه بقیه!!
پ.ن4: به شدت منتظر لحظهای ام که دیگه نتونم تحمل کنم آدما رو… و خب بعدش که باید به خودم بگم: کاریه که شده!!
This is the best feeling
Waking up I see that everything is OK
The first time in my life and now it’s so great
Slowing down I look around and I am so amazed
I think about the little things that make life great
———–
I wouldn’t change a thing about it
This is the best feeling
———–
This innocence is brilliant
I hope that it will stay
This moment is perfect
Please don’t go away
I need you now
And I’ll hold on to it
Don’t you let it pass you by
———–
I found a place so safe, not a single tear
The first time in my life and now it’s so clear
Feel calm, I belong, I’m so happy here
It’s so strong and now I let myself be sincere
———–
I wouldn’t change a thing about it
This is the best feeling
———–
It’s a state of bliss, you think you’re dreaming
It’s the happiness inside that you’re feeling
It’s so beautiful it makes you wanna cry
It’s a state of bliss, you think you’re dreaming
It’s the happiness inside that you’re feeling
It’s so beautiful it makes you wanna cry
———–
It’s so beautiful it makes you wanna cry
This innocence is brilliant
Makes you wanna cry
This innocence is brilliance
Please don’t go away
Cause I need you now
And I’ll hold on to it
Don’t you let it pass you by
شبی که مپ شد به آهنگ بالا و همیشه به یادم خواهد موند…
پ.ن: Avril Lavigne – Innocence
کار بیهوده…
کودک درونم بعد از یک ماه سیگار کشیدن… فهمید داره جای خوبی نمیره!!
بعد 2-3 هفته پیشا به من گفت بیا دیگه نکشیم! منم مثل این احمقا قبول کردم!!
هیچی دیگه… الآن 2-3 هفتهس سیگار نکشیدم، قصدی هم برا کشیدن ندارم!
کودک درونه دیگه… به من چه؟! :-«
چیزهای کوچک!
1- اتمسفر بیضوی شکل میان دانشجویان دانشگاه تهران.
پ.ن1: این چیزی که گفتم خیلی هم کوچیک نیس… بعضا دیده شده ملتُ پاره پوره کرده!
پ.ن2: چند نفر انگشتشمار میتونم نام ببرم که دستاندرکار ایجاد این جو نیستن!
پ.ن3: چون میدونم دلیل نمیشه بگم! هرکس خودشُ میشناسه :دی لازم به گفتن نیس!!
پ.ن4: Lights از Archive که 18 دقیقهی فوقالعاده رو براتون به وجود میاره!!
من و کودک درونم (2)
کودک درونم گرفته دستش داره میشاشه به در و دیوار!! بیخیالم نمیشه…